حفر درجایی که رخنمون ماده معدنی مشخص نیست!
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 1288
نویسنده : سیروس زرگوش

خوبی در سطح زمین مشخص اند، حفر لازم نیست در صورتی که در قسمت هایی که مواد نرم قرار دارند، عمق آن به 5 متر هم می رسد.

تفاوت ترانشه و چاله اکتشافی در آن است که چاله اکتشافی به عمق کم و برای تعقیب یک لایه خاص حفر می شود، در صورتی که ترانشه تمام گسترش عرضی ماده معدنی را در بر می گیرد و عمق آن نیز بیشتر است، به طوری که پس از حفر، می توان مشخصات ماده معدنی را به خوبی مشاهده و اندازه گیری کرد.

انتخاب محل ترانشه


در ابتدا که اطلاع دقیقی از وضعیت ماده معدنی در منطقه موجود نیست، ترانشه ها بطور یکنواخت در سراسر منطقه توزیع می شود. یعنی در روی هر نیمرخ اکتشافی از شبکه اولیه، یک ترانشه در نظر گرفته می شود. بدین ترتیب فاصله ی اولیه ترانشه ها از هم زیاد و به طور متوسط 500 متر است. پس از ترانشه های مرحله اول و بدست آمدن اطلاعاتی در مورد وضعیت ماده معدنی، ترانشه های مراحل بعد در بین ترانشه های اولیه حفر می شود. فواصل ترانشه ها در حد 250 متر بماند در صورتی که در جاهایی که به علت وجود پدیده هایی نظیر گسله ها و چین خوردگی ها، منطقه پیچیده می شود، ممکن است فواصل آنها تنها 50 متر باشد.

 

 

حفر و برداشت ترانشه

معمولاً حفر ترانشه با ابزار دستی و به وسیله کارگر انجام می گیرد. علت این امر آن است که هنگامی که ترانشه ها حفر می شود، هنوز جاده ای احداث نشده است و بنابراین حمل ونقل کمپرسور  و استفاده از بیل مکانیکی مقدور نیست. همچنین به علت اینکه ترانشه ها در منطقه وسیعی به طور پراکنده پخش شده اند و متمرکز نیستند. لذا در صورت وجود جاده هم، فراهم کردن مقدار زیادی کمپرسور و چکش مکانیکی مشکل است. معمولاً طول ترانشه به تکه های 10 متری تقسیم و حفر هر تکه به عهده دو نفر کارگر گذاشته می شود. دو کارگر یاد شده به نوبت عمل حفر و خاکبرداری را انجام می دهند. بدیهی است این روش ابتدایی است و باعث صرف هزینه و وقت زیادی می شود اما در نقاط دور افتاده، تقریباً روش منحصر به فرد است.

اگر در حوالی ترانشه جاده وجود داشته باشد، می توان حفر را به کمک چکش مکانیکی انجام داد. در چنین مواردی می توان با استفاده یک تراکتور-کمپرسور، هوای فشرده لازم جهت چکش را تامین کرد.

در سالهای اخیر چکش های مکانیکی ای ساخته شده است که کمپرسور و موتور بنزینی کوچکی به آن متصل است. وزن دستگاه همراه با کمپرسور از 26 کیلوگرم تجاوز نمی کند و بنابراین وسیله بسیار مناسبی جهت حفر ترانشه در نقاط دور افتاده است.

اگر زمین اطراف ترانشه کمابیش مسطح باشد می توان برای حفر ترانشه، از ماشین های ترانشه زنی استفاده کرد. این ماشین ها دارای کج بیل مخصوصی هستند که به کمک آن می توانند از زمین خاک برداری کنند و معمولاً از آنها برای حفر گودال به منظور عملیات لوله گذاری استفاده می شود.

برداشت ترانشه

هدف نهایی از حفر ترانشه نهایی از حفر ترانشه، به دست آوردن اطلاعاتی درباره مشخصات ماده معدنی و سنگهای اطراف آن است. بنابراین پس از آماده شدن ترانشه، بایستی نقشه آن را تهیه کرد و به سنگهای اطراف آن را برداشت نمود.

برداشت ترانشه بایستی بلافاصله پس از خاتمه حفر انجام گیرد زیرا مدتی که از حفر ترانشه گذشت، دیواره های آن ریزش می کند و دیگر مشاهده مستقیم مواد در کف ترانشه ممکن نخواهد شد.

برای برداشت ترانشه، ابتدا سطح مقطع ترانشه را با استفاده از متر فلزی و کمپاس رسم می کنند. برای این که رسم ترانشه به آسانی انجام گیرد، بهتر است کاغذ میلیمتری را روی یک قطعه تخته صاف و با لوح های آلومینیومی که به همین منظور تهیه شده است نصب کرد.

پس از رسم مقطع، در حالی که متر چند ده متری روی زمین و در بالای ترانشه پهن است، از یک سر برداشت ترانشه را شروع می کنند. مقیاس برداشت معمولاً 1:100 است و اگر این عمل به خوبی انجام گیرد، در واقع تمام اطلاعات حاصله از ترانشه در آن ثبت می شود.

در مواردی که مواد معدنی و سنگهای اطراف آن لایه ای شکل اند، می توان با اندازه گیری شیب لایه ها در  داخل ترانشه، آنها را رسم کرد و در صورتی که شیب لایه یکسان نباشد، بایستی آن را به طریق ترسیمی رسم نمود. یکی از روشهای جالب برداشت ترانشه آن است که محل برخورد لایه به سطح زمین را روی متر قرائت می کنند و موقعیت کف آن را نیزبا انداختن یک سنگ رسزه از محادات آن در روی متر ، مشخص می سازند و بدین ترتیب با وصل دو نقطه بالا و پایین لایه، وضعیت آن در ترانشه رسم می شود. مثلاً در شکل زیر، سطح کمر پایین لایه ماسه سنگ در بالای ترانشه 1.2 متر و موقعیت آن در کف ترانشه 2 متر است بنابراین با این دو نقطه، سطح کمر پایین لایه به آسانی رسم می شود.

 

پس از اینکه موقعیت تمام واحدهای ماده معدنی و سنگهای اطراف آنها رسم شد، هر واحد با شماره ای مشخص می شود و خصوصیات فیزیکی، کانی شناسی، فسیل شناسی آن در دفترچه ویژه ای ثبت می شود. بهتر است برای ثبت مشخصات واحدهای مختلف ترانشه از جدول هایی که از قبل آماده شده است استفاده شود. با توجه به آنکه اهمیت ماده معدنی بیش از سنگهای اطراف آن است و امکان دارد که با توجه به مقیاس ، نتوان جرئیات مربوطه به آنرا در روی نقشه آورد، بنابراین نقشه قسمتی از ترانشه را که حاوی ماده معدنی است، با مقیاس بزرگتر در بالای آن رسم می کنند.

بدیهی است برای اینکه بعدها بتوان از اطلاعات مندرج در نقشه ترانشه استفاده کرد، نقشه ترانشه – نظیر هر نقشه دیگر – بایستی شناسنامه ای داشته باشد که معمولاً در گوشه پایین آن قرار دارد. در این شناسنامه اطلاعاتی از قبیل منطقه ای که ترانشه در آن حفر شده است، شماره ترانشه، مشخصات افراد برداشت کننده و ترسیم کننده نقشه ترانشه همراه با مقیاس و تاریخ تهیه آن درج می شود.

نمونه گیری از ترانشه

یکی از اهداف اساسی در کلیه کارهای اکتشافی، کسب اطلاعاتی درباره کیفیت ماده معدنی است که مقصود با نمونه گیری از آن در کارهای مختلف ( ترانشه، چاهک، گمانه و تونل) حاصل می شود.

ارتباط دادن ترانشه های مختلف

در حالت کلی وضعیت ماده معدنی در قسمت های مختلف منطقه ثابت نیست بلکه از نقطه ای به نقطه دیگر، متفاوت است. در مواقعی که ماده معدنی از واحدهای مختلف تشکیل شده باشد ( مثل یک زون زغالی که شامل چندین لایه زغال است ) این تغییرات به حدی است که به آسانی نمی توان یک واحد را در ترانشه های مختلف تعقیب کرد. با توجه به اینکه تعقیب واحدهای مختلف ماده معدنی در سراسر منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است، لذا بایستی به ترتیبی این واحدها را به یکدیگر ربط داد. این عمل را ارتباط دادن(Corelation) می نامند.

برای ارتباط دادن ترانشه ها، ابتدا مقطع چینه شناسی را رسم می کنند، رد مواردی که تعداد ترانشه ها زیاد است برای جلوگیری از بزرگ شدن نقشه ارتباطی، مقاطع چینه شناسی را در مقیاس کوچکتر رسم می کنند. مقطع چینه شناسی هر ترانشه روی کاغذ میلیمتری جداگانه ای رسم می شود. پس از اینکه مقطع چینه شناسی ترانشه ها رسم شد، سعی می کنند که یک طبقه راهنما – که در تمام آنها وجود داشته باشد – پیدا می کنند، این لایه راهنما ممکن است خصوصیات سنگ شناسی ، فسیل شناسی و یا مشخصه دیگری داشته باشد که آن را از سایر لایه ها مشخص سازد.

حال روی یک کاغذ بزرگ، یک خط افقی رسم می کنند و مقاطع چینه شناسی ترانشه های مختلف را با توجه به فاصله شان از هم و با رعایت مقیاس نقشه به ترتیبی قرار می دهند که لایه راهنمای همگی آنها روی خط افقی یاد شده قرار گیرند.

تنها پس از این مرحله است که می توان واحدهای مختلف مواد معدنی موجود در ترانشه های مختلف و سنگهای بین آنها را به هم ربط داد.

ارتباط دادن مقاطع ترانشه ها نیز کار بسیار حساسی است و نیاز به تجربه و شناخت کامل از منطقه دارد.
 



:: برچسب‌ها: رخنمون , ماده معدنی , زغال سنگ , زون , ترانشه , حفر درجایی که رخنمون ماده معدنی مشخص نیست! ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: